تعریف مفهوم سرقفلی
واژه سرقفلی در قانون روابط موجر و مستأجر سال 76 آمده است.هر چند مفهوم سرقفلی قبل از این قانون نیز وجود داشته است.
سرقفلی در واقع وجه و مبلغی است که مالک در ابتدای اجاره از مستاجر دریافت می کند و این مبلغ جدای از مبلغ اجاره بها است و به تبع ملک از مستاجر اخذ می شود. اگر موجر یا همان مالک سرقفلی از مستأجر دریافت کرده باشد، باید هنگام تخلیه آن را به قیمت عادله روز به مستأجر پرداخت کند. کارشناس در تعیین میزان سرقفلی، موقعیت ملک، نوع استفاده از آن و ...... را در نظر می گیرد.مقررات سرقفلی در موارد 6 الی 10 قانون موجر و مستأجر سال 76 درج گردیده است.
سرقفلی از مباحث پیچیده حقوقی است که بهتر است قبل از هر اقدام حقوقی و طرح دعوا و تقدیم دادخواست و یا تنظیم هر نوع قرارداد راجع به سرقفلی با یک وکیل متخصص و با تجربه سرقفلی مشاوره نمایید.
مهم ترین مقررات سرقفلی و اجاره اماکن تجاری
قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1376
فصل اول – روابط موجر و مستاجر
ماده 1 - از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون، اجاره کلیه اماکن اعم از مسکونی ، تجاري، محل کسب و پیشه، اماکن آموزشی، خوابگاههاي دانشجویی و ساختمانهاي دولتی و نظایر آن که با قرار داد رسمی یا عادي منعقد می شود تابع مقررات قانون مدنی و مقررات مندرج در این قانون و شرایط مقرر بین موجر و مستأجر خواهد بود. ماده 2 - قرار دادهاي عادي اجاره باید با قید مدت اجاره در دو نسخه تنظیم شود و به امضاي موجر و مستأجر برسد و به وسیله دو نفر افراد مورد اعتماد طرفین به عنوان شهود گواهی گردد.
ماد 3 - پس از انقضاي مدت اجاره بنا به تقاضاي موجر یا قایم مقام قانونی وي تخلیه عین مستأجره در اجاره با سند رسمی توسط دوایر اجراي ثبت ظرف یک هفته و در اجاره با سند عادي ظرف یک هفته پس از تقدیم تقاضاي تخلیه به دستور مقام قضایی در مرجع قضایی توسط ضابطین قوه قضاییه انجام خواهد گرفت.
ماده 4 - در صورتی که موجر مبلغی بعنوان ودیعه یا تضمین یا قرض الحسنه و یا سند تعهد آور و مشابه آن از مستأجر دریافت کرده باشد تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر موکول به استرداد سند یا وجه مذکور به مستأجر و یا سپردن آن به دایره اجراست. چنانچه موجر مدعی ورود خسارت به عین مستأجره از ناحیه مستأجر و یا عدم پرداخت مال الاجاره یا بدهی بابت قبوض تلفن، آب، برق و گاز مصرفی بوده و متقاضی جبران خسارات وارده و یا پرداخت بدهی هاي فوق از محل وجوه یادشده باشد موظف است همزمان با تودیع وجه یا سند، گواهی دفتر شعبه دادگاه صالح را مبنی بر تسلیم دادخواست مطالبه ضرر و زیان به میزان مورد ادعا به دایره اجرا تحویل نماید. در این صورت دایره اجرا از تسلیم وجه و یا سند به مستأجر به همان میزان خودداري و پس از صدور رأي دادگاه و کسر مطالبات موجر اقدام به رد آن به مستأجر خواهد کرد.
ماده 5 - چنانچه مستأجر در مورد مفاد قرار داد ارایه شده از سوي موجر مدعی هرگونه حقی باشد ضمن اجراي دستور تخلیه شکایت خود را به دادگاه صالح تقدیم و پس از اثبات حق مورد ادعا و نیز جبران خسارات وارده حکم مقتضی صادر می شود.
فصل دوم – سر قفلی
ماده 6 - هرگاه مالک، ملک تجاري خود را به اجاره واگذار نماید می تواند مبلغی را تحت عنوان سرقفلی از مستأجر دریافت نماید. همچنین مستأجر می تواند در اثناء مدت اجاره براي واگذاري حق خود مبلغی را از موجر یا مستأجر دیگر به عنوان سرقفلی دریافت کند، مگر آنکه در ضمن عقد اجاره حق انتقال به غیر از وي سلب شده باشد.
تبصره 1 - چنانچه مالک سرقفلی نگرفته باشد و مستأجر با دریافت سرقفلی ملک را به دیگري واگذار نماید پس از پایان مدت اجاره مستأجر اخیر حق مطالبه سرقفلی از مالک را ندارد.
تبصره 2 - در صورتیکه موجر به طریق صحیح شرعی سرقفلی را به مستأجر منتقل نماید، هنگام تخلیه مستأجر حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز را دارد.
ماده 7 - هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود، تا زمانیکه عین مستأجره در تصرف مستأجر باشد مالک حق افزایش اجاره بها و تخلیه عین مستأجره را نداشته باشد و متعهد شود که هر ساله عین مستأجره را به همان مبلغ به او واگذار نماید در این صورت مستأجر می تواند از موجر و یا مستأجر دیگر مبلغی بعنوان سرقفلی براي اسقاط حقوق خود دریافت نماید.
ماده 8 - هرگاه ضمن عقد اجاره شرط شود که مالک عین مستأجره را به غیر مستأجر اجاره ندهد و هر ساله آن را به اجاره متعارف به مستأجر متصرف واگذار نماید، مستأجر می تواند براي اسقاط حق خود و یا تخلیه محل مبلغی را به عنوان سرقفلی مطالبه و دریافت نماید.
ماده 9 - چنانچه مدت اجاره به پایان برسد یا مستأجر سرقفلی به مالک نپرداخته باشد و یا این که مستأجر کلیه حقوق ضمن عقد را استیفاء کرده باشد هنگام تخلیه عین مستأجره حق دریافت سرقفلی نخواهد داشت.
ماده 10 - در مواردي که طبق این قانون دریافت سرقفلی مجاز می باشد هرگاه بین طرفین نسبت به میزان آن توافق حاصل نشود با نظر دادگاه تعیین خواهد شد.
تبصره – مطالبه هرگونه وجهی خارج از مقررات فوق در روابط استیجاري ممنوع می باشد.
ماده 11 - اماکنی که قبل از تصویب این قانون به اجاره داده شده از شمول این قانون مستثنی و حسب مورد مشمول مقررات حاکم بر آن خواهند بود.
ماه 12 - آئین نامه اجرائی این قانون ظرف مدت سه ماه توسط وزارتخانه هاي دادگستري و مسکن و شهر سازي تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
ماده 13 - کلیه قوانین و مقررات مغایر با این قانون لغو می شود.
قانون فوق مشتمل بر دو فصل و سیزده ماده و سه تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ بیست و ششم مرداد ماه یکهزار و سیصد و هفتاد و شش مجلس شوراي اسلامی تصویب و در تاریخ 29/5/1376 به تایید شوراي نگهبان رسیده است. رئیس مجلس شوراي اسلامی - علی اکبر ناطق نوري
آیین نامه اجرایی قانون روابط موجر و مستاجر سال 76:
ماده 1 ـ منظور از واژه قانون «در این آیین نامه قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 26/5/1376» میباشد.
ماده 2 ـ موارد زیر مشمول مقررات قانون نمیباشد:
1 ـ روابط استیجاری قبل از اجرای قانون.
2 ـ روابط ناشی از انتقال حقوق قانونی مستاجر سابق به مستاجر جدید با اجازه موجر در صورتی که قرارداد اجاره قبل از لازمالاجرا شدن قانون باشد.
3 ـ روابط ناشی از صلح منافع یا هر عنوان دیگر و نیز تصرفات بر حسب تراضی شفاهی با موجر به عنوان اجاره.
4 ـ موارد تخلیه اماکن استیجاری قبل از انقضای مدت مندرج در قرارداد.
5 ـ در صورتی که سند عادی اجاره بر طبق ضوابط مقرر در ماده (2) قانون تنظیم نشده باشد.
تبصره- رابطه استیجاری در اماکنی که ابتدائا از تاریخ لازمالاجراشدن قانون به اجاره واگذار شده یا میشود یا پس از تاریخ یاد شده توسططرفهای قرارداد اجاره تمدید میگردد، مشمول مقررات قانون مورد اشارهخواهد بود.
ماده 3- رسیدگی به درخواست تخلیه در مورد سند عادی موضوعماده (2) قانون بدون تقدیم دادخواست و با ابطال تمبر مربوط به دعاویغیرمالی و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی به عمل خواهد آمد.
ماده 4 ـ رییس حوزه قضایی یا دادگاه مرجوع الیه با احراز مالکیت با ذینفعبودن موجر حسبمورد مبادرت به صدور دستور تخلیه خواهد نمود.
ماده 5 ـ ابلاغ اوراق قضایی و یا اوراق اجراییه به مستاجر در محلعین مستاجره و به موجر در محل مندرج در قرارداد صورت میگیرد؛ مگراینکه طرفین ترتیب دیگری را مقرر نموده باشند.
ماده 6 ـ اجرای دستور تخلیه صادره توسط مقام قضایی نیاز به صدور اجراییه ندارد و توسط مامور، ابلاغ و اجرا میگردد. مامور مکلف است آن راظرف (24) ساعت به شخص مستاجر ابلاغ و در نسخه ثانی رسید دریافتکند و در صورت امتناع مستاجر از دادن رسید، مراتب را در ابلاغ نامه قید و ظرف (3) روز نسبت به اجرای مفاد دستور اقدام نماید.
ماده 7- چنانچه مستاجر در محل حضور نداشته باشد، مفاد دستورتخلیه به یکی از بستگان یا خادمان وی که سن ظاهری او برای تمییز اهمیت موضوع کافی باشد، ابلاغ میشود.
ماده 8- هرگاه اشخاص مذکور در ماده قبل در محل حضور نداشتهباشند یا از دادن رسید امتناع ورزند، مامور مراتب را در اعلامیهای قید و بهمحل الصاق مینماید.
تبصره ـ در اعلامیه، مراتب مراجعه مامور و استنکاف اشخاص ویا عدم حضور آنان و نیز مفاد دستور مقام قضایی درج شده وهمچنین این مطلب قید خواهد شد که چنانچه ظرف (3) روز مستاجر اقدام به تخلیه محل و تحویل آن به موجر یا نماینده قانونی وی و یا دفتر دادگاه ننماید، امر تخلیه در روز و ساعت معین توسط مامور اجرا انجام میپذیرد.
ماده 9- در مورد اسناد رسمی اجاره، درخواست صدوراجراییه جهتتخلیه مورد اجاره از دفترخانه تنظیمکننده سند به عمل خواهد آمد.
ماده 10 ـ درخواست نامه برای اسناد عادی اجاره در فرم مخصوص تنظیم میشود و شامل نکات زیر خواهد بود:
الف- نام و نام خانوادگی و نام پدر و محل اقامت موجر یا نمایندهقانونی و یا قایم مقام وی.
ب ـ نام و نامخانوادگی و محلاقامت مستاجر یا قایممقام قانونی وی.
پ ـ مشخصات عین مستاجره.
ت ـ مشخصات و تاریخ سند اجاره.
تبصره 1 ـ تصویر مصدق قرارداد باید پیوست درخواست نامه یادشده باشد.
تبصره 2 ـ در صورت فوت موجر یا مستاجر، وراث آنها و درصورت انتقال عین از ید موجر و یا منافع از ید مستاجر، ایادیمنتقل الیهم و در صورت حجر موجر یا مستاجر، نماینده قانونیآنها، قایم مقام قانونی آنان میباشند.
ماده 11 ـ سر دفتر پس از احراز هویت و صلاحیت درخواستکننده، اوراق اجراییه را ظرف (24) ساعت در (3) نسخهبا قید تخلیه محل عین مستاجره موضوع سند تهیه و به مهر ویژهاجرا منقوش و جهت اقدام به دایره اجرای اسناد رسمی ثبت محلارسال مینماید.
ماده 12 ـ اجرای ثبت موظف است با وصول اوراق اجراییه ازدفترخانه ظرف حداکثر (24) ساعت نسبت به تشکیل پرونده وصدور دستور ابلاغ و تخلیه به مامور اقدام نموده و مامور مکلفاست ظرف (48) ساعت اوراق اجراییه را ابلاغ و طبق قسمت اخیرماده (6) و مواد (7) و (8) این آیین نامه عمل نماید.
ماده 13 ـ چنانچه در زمان اجرای دستور تخلیه مراجع قضایی و دوایر اجرای ثبت، به علت وقوع حوادث غیرمترقبه، مستاجر قادر بهتخلیه مورد اجاره نباشد و استمهال نماید، مراتب درخواست وی توسط مامور اجرا به مقام قضایی دستوردهنده گزارش میشود. مقامقضایی صالح مربوط میتواند با استمهال مستاجر برای یک نوبتبه مدت حداکثر یک ماه موافقت کند.
ماده 14- دفاتر اسناد رسمی علاوه بر رعایت شرایط عمومی تنظیماسناد اجاره مکلفند در سند اجاره اماکن با کاربری تجاری و اماکنیکه با رعایت قوانین و مقررات مربوط به منظور استفاده تجاریواگذار میشوند، تصریح کنند که عقد اجاره با سرقفلی یا بدونسرقفلی واقع شده است و در قراردادهای عادی اجاره نیز، طرفینمکلفند سند اجاره را با قید همین مطلب تنظیم نمایند.
ماده 15 ـ مستاجر اماکن تجاری در مدت اجاره، چنانچه حق انتقالبه غیر از او سلب نشده باشد، میتواند با اخذ مبلغی به عنوان سرقفلی، مورد اجاره را برای همان شغل و در صورتی که منع قانونیوجود نداشته باشد و با قرارداد اجاره منافات نداشته باشد، برای مشاغل دیگر با رعایت سایر شرایط مندرج در اجارهنامه، به دیگریمنتقل نماید.
ماده 16 ـ در غیر از موارد مذکور در ماده (4) قانون، چنانچهمستاجر مدعی حقی باشد میتواند طبق مقررات از دادگاه عمومیمحل وقوع ملک درخواست احقاق حق کند، این امر مانع اجرای دستور تخلیه نمیباشد، فقط دادگاه پس از ثبوت ادعا، به تامینحقوق مستاجر و جبران خسارت او حکم مینماید. در اینخصوص مستاجر میتواند تامین حقوق خود را از دادگاه درخواستنموده و دادگاه مکلف است نسبت به آنتصمیم مقتضی اتخاذ نماید.
ماده 17 ـ در صورتی که دستور تخلیه مورد اجاره صادر شود ومستاجر نسبت به اصالت قرارداد مستند دستور، شکایتی داشته و یامدعی تمدید قرارداد اجاره باشد، شکایت خود را به دادگاه عمومیمحل وقوع ملک تقدیم مینماید. اعلام شکایت مانع اجرای دستورتخلیه میباشد، مگر اینکه دادگاه رسیدگیکننده، شکایت مستاجر را مدلل بداند، در این صورت پس از اخذ تامین متناسب با ضرر وزیان احتمالی موجر، قرار توقیف عملیات اجرایی تخلیه را صادرخواهد نمود.
ماده 18 ـ چنانچه شکایت مستاجر مورد اشاره در ماده قبل بهموجب حکم نهایی رد شود، موجر حق دارد خسارتی را که ازتوقیف اجرای دستور تخلیه به او وارد شده است بر طبق قوانین ومقررات مطالبه کند.
ماده 19- چنانچه موجر مبلغی به عنوان ودیعه یا تضمین یاقرضالحسنه و یا سند تعهدآور و مشابه آن از مستاجر دریافت کردهو در سند اجاره (عادی و یا رسمی) درج شده باشد یا توسط خودموجر عنوان شود، در این صورت تخلیه و تحویل مورد اجاره بهموجر موکول به استرداد سند یا وجه یاد شده به مستاجر و ارایهرسید آن به ضمیمه درخواست تخلیه به مرجع قضایی و یا ارایه آنبه دایره اجرای ثبت و یا سپردن آن بر حسب مورد به دایره اجرایدادگستری و یا دایره اجرای ثبت میباشد.
تبصره- در صورتی که ودیعه یا تضمین یا قرضالحسنه و یا سند تعهدآور و مشابه آن در سند اجاره (عادی و یا رسمی) ذکر نشدهباشد و توسط موجر نیز هنگام درخواست و تقاضای تخلیه مطرحنشود و مستاجر از این جهت مدعی حقی شود، میتواند طبق ماده(5) قانون اقدام به احقاق حق خود نماید.
قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1356
فصل - اول کلیات
ماده 1 - هر محلی که برای سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور جلوگیری اجاره داده شده یا بشود در صورتی که تصرف، متصرف بر حسب تراضیبا موجر یا نماینده قانونی او به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشد. اعم از این که نسبت به مورد اجاره سند رسمی یاعادی تنظیم شده یا نشده باشد، مشمول مقررات این قانون است.
ماده 2 - موارد زیر مشمول مقررات این قانون نمیباشد:
1 - تصرف ناشی از معاملات با حق استرداد یا معاملات رهنی.
2 - اراضی مزروعی محصور و غیر محصور و توابع آنها و باغهایی که منظور اصلی از اجاره بهرهبرداری از محصول آنها باشد.
3 - ساختمانها و محلهایی که به منظور سکونت عرفاً به طور فصلی برای مدتی که از شش ماه تجاوز نکند اجاره داده میشود.
4 - کلیه واحدهای مسکونی واقع در محدوده خدماتی شهرها و در شهرکها که گواهی خاتمه ساختمانی آنها از تاریخ لازمالاجرا شدن قانونمعاملات زمین مصوب سال 1354 (2534 شاهنشاهی) صادر شده و میشود.
5 - خانههای سازمانی و سایر محلهای مسکونی که از طرف وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت یا اشخاص اعم از حقیقی یاحقوقی به هم مناسبت شغل در اختیار و استفاده کارکنان آنها قرار میگیرد.در این مورد رابطه متصرف با سازمان یا اشخاص مربوط تابع قوانین و مقررات مخصوص به خود یا قرارداد فیمابین میباشد.هر گاه متصرف خانه یا محل سازمانی که به موجب مقررات یا قرارداد مکلف به تخلیه محل سکونت باشد از تخلیه خودداری کند بر حسب مورد ازطرف دادستان یا رییس دادگاه بخش مستقل به او اخطار میشود که ظرف یک ماه محل را تخلیه نماید در صورت امتناع به دستور همان مقام محلمزبور تخلیه شده و تحویل سازمان یا مؤسسه یا اشخاص مربوط داده میشود.
6 - مستأجر مکلف است در موعد معین در اجارهنامه اجرتالمسمی و پس از انقضاء مدت اجاره اجرتالمثل را به میزان اجرتالمسمی آخرهر ماه اجاری ظرف ده روز به موجر یا نماینده قانونی او بپردازد و هر گاه اجارهنامهای در بین نباشد اجارهبها را به میزانی که بین طرفین مقرر و یا عملیشده و در صورتی که میزان آن معلوم نباشد به عنوان اجرتالمثل مبلغی که متناسب با اجاره املاک مشابه تشخیص میدهد برای هر ماه تا دهم ماه بعدبه موجر یا نماینده قانونی او پرداخت یا در صندوق ثبت و یا بانکی که از طرف سازمان ثبت تعیین میشود سپرده و قبض رسید را اگر اجارهنامه رسمیاست به دفترخانه تنظیمکننده سند و هر گاه اجارهنامه عادی بوده یا اجارهنامهای در بین نباشد قبض رسید را با تعیین محل اقامت موجر به یکی ازدفاتر رسمی نزدیک ملک تسلیم و رسید دریافت دارد.دفترخانه باید منتهی ظرف ده روز به وسیله اداره ثبت محل مراتب را به موجر یا نماینده قانونی او اخطار کند که برای دریافت وجه تودیع شده به دفترخانه مزبور مراجعه نماید.
فصل دوم - میزان اجارهبها و ترتیب پرداخت آن
ماده 3 - در مواردی که اجارهنامه تنظیم شده باشد میزان اجارهبها همان است که در اجارهنامه قید شده و هر گاه اجارهنامه تنظیم نشده باشد به میزانیاست که بین
طرفین مقرر و یا عملی شده است و در صورتی که میزان آن معلوم نشود با رعایت مقررات این قانون از طرف دادگاه میزان اجارهبها به نرخعادله روز تعیین میشود.
ماده 4 - موجر یا مستأجر میتواند به استناد ترقی یا تنزل هزینه زندگی درخواست تجدید نظر نسبت به میزان اجارهبها را بنماید، مشروط به این کهمدت اجاره منقضی
شده و از تاریخ استفاده مستأجر از عین مستأجره یا از تاریخ مقرر در حکم قطعی که برتعیین یا تعدیل اجارهبها صادر شده سه سالتمام گذشته باشد، دادگاه با توجه به
درصد شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی منتشر شده از طرف بانک مرکزی ایران حکم به تعدیل اجارهبهاخواهد داد حکم دادگاه در این مورد قطعی است.
ماده 5 - موجر میتواند مابهالتفاوت اجارهبها را ضمن دادخواست تعدیل نیز مطالبه نماید.در این صورت دادگاه ضمن صدور حکم راجع به تعدیل، مستأجر را به پرداخت
مابهالتفاوت از تاریخ تقدیم دادخواست تا روز صدور حکم، محکوممینماید، دایره اجرا مکلف است خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ قطعیت تا تاریخ اجرای حکم را به قرار
دوازده درصد در سال احتساب و از مستأجروصول و به موجر بپردازد مستأجر نیز میتواند ضمن تقاضای تعدیل اجارهبها رد مابهالتفاوت پرداخت شده را به انضمام
خسارت تأخیر تأدیه به شرحفوق درخواست کند.
تبصره - مقررات این ماده در مواردی که دادگاه حکم به تعیین اجارهبها صادر مینماید نیز جاری خواهد بود.
ماده 6 - مستأجر مکلف است در موعد معین در اجارهنامه اجرتالمسمی و پس از انقضاء مدت اجاره اجرتالمثل را به میزان اجرتالمسمی آخرهر ماه اجاری ظرف ده روز به موجر یا نماینده قانونی او بپردازد و هر گاه اجارهنامهای در بین نباشد اجارهبها را به میزانی که بین طرفین مقرر و یا عملیشده و در صورتی که میزان آن معلوم نباشد به عنوان اجرتالمثل مبلغی که متناسب با اجاره املاک مشابه تشخیص میدهد برای هر ماه تا دهم ماه بعدبه موجر یا نماینده قانونی او پرداخت یا در صندوق ثبت و یا بانکی که از طرف سازمان ثبت تعیین میشود سپرده و قبض رسید را اگر اجاره نامه رسمیاست به دفترخانه تنظیمکننده سند و هر گاه اجارهنامه عادی بوده یا اجارهنامهای در بین نباشد قبض رسید را با تعیین محل اقامت موجر به یکی ازدفاتر رسمی نزدیک ملک تسلیم و رسید دریافت دارد.دفترخانه باید منتهی ظرف ده روز به وسیله اداره ثبت محل مراتب را به موجر یا نماینده قانونی او اخطار کند که برای دریافت وجه تودیع شده بهدفترخانه مزبورمراجعه نماید.
فصل سوم - در تنظیم اجارهنامه
ماده 7- در مواردی که بین موجر و کسی که ملک را به عنوان مستأجر در تصرف دارد اجارهنامه تنظیم نشده یا اگر تنظیم شده مدت آن منقضی گشته و طرفین راجع به تنظیم اجارهنامه با تعیین اجاره بها و شرایط آن اختلاف داشته باشند هریک میتواند برای تعیین اجاره بها (در مواردی که اجارهنامه در بین نباشد) و تنظیم اجارهنامه به دادگاه مراجعه کند. دادگاه میزان اجارهبها را از تاریخ تقدیم دادخواست تعیین میکند، ولی این امر مانع صدور حکم نسبت به اجرتالمثل زمان قبل از تقدیم دادخواست و خسارت تأخیر تأدیه آن نخواهد بود.
تبصره۱- هرگاه از طرف موجر تقاضای تخلیه عین مستأجره شده باشد رسیدگی به درخواست تنظیم اجارهنامه از طرف مستأجر متوقف برخاتمه دادرسی در موضوع تخلیه خواهد بود این حکم در موردی که از طرف مالک درخواست خلع ید از ملک شده باشد نیز جاری است.
تبصره۲- دریافت وجه بابت اجارهبها از طرف مالک یا موجر دلیل بر تسلیم او به ادعای طرف نخواهد بود.
ماده 8 - دادگاه شرایط اجارهنامه جدید را طبق شرایط مرسوم و متعارف در اجارهنامهها و شرایط مندرج در اجارهنامه سابق (درصورتی که قبلاً اجارهنامه تنظیم شده باشد) با رعایت مقررات این قانون تعیین خواهد کرد.
ماده 9 - در تمام مدتی که دادرسی در جریان است مستأجر باید طبق ماده ۶ این قانون و شرایط قبلی مالالاجاره را بپردازد و از تاریخ ابلاغ حکم قطعی، طرفین مکلفند ظرف یک ماه به ترتیب مقرر در حکم، اجارهنامه تنظیم کنند.
هرگاه در این مدت اجارهنامه تنظیم نشود به تقاضای یکی از طرفین دادگاه رونوشت حکم را جهت تنظیم اجارهنامه به دفتر اسناد رسمی ابلاغ و به طرفین اخطار میکند که در روز و ساعت معین برای امضاء اجارهنامه در دفترخانه حاضر شوند.
هرگاه موجر حاضر به امضای اجارهنامه نشود نماینده دادگاه اجارهنامه را به مدت یک سال از طرف او امضاء خواهد کرد و اگر مستأجر تا ۱۵ روز از تاریخ تعیین شده حاضر به امضاء نشود دادگاه درصورتی که عذر مستأجر را موجه نداند به تقاضای موجر حکم به تخلیه عین مستأجره صادر میکند و این حکم قطعی است.
ماده 10 - مستأجر نمیتواند منافع مورد اجاره را کلاً یا جزئاً یا به نحو اشاعه به غیر انتقال دهد یا واگذار نماید مگر اینکه کتباً این اختیار به او داده شده باشد.
هرگاه مستأجر تمام یا قسمتی از مورد اجاره را به غیر اجاره دهد مالک میتواند درصورت انقضای مدت یا فسخ اجاره درخواست تنظیم اجارهنامه با هریک از مستأجرین را بنمایند.درصورتی که مستأجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر داشته باشد هریک از مستأجرین نیز میتواند درصورت فسخ و یا انقضای مدت اجاره اصلی درخواست تنظیم اجارهنامه را با مالک یا نماینده قانونی او بنماید.
ماده 11 - دفاتر اسناد رسمی مکلفند علاوهبر نکاتی که به موجب قوانین و مقررات باید رعایت شود نکات زیر را در اجارهنامه تصریح بنمایند:
شغل موجر و مستأجر و اقامتگاه موجر به طور کامل و مشخص.نشانی کامل مورد اجاره و قید اینکه از لحاظ رابطه اجاره این محل اقامتگاه قانونی مستأجر میباشد مگر اینکه طرفین به ترتیب دیگری تراضی نموده باشند.عین مستأجره در تصرف کدام یک از طرفین میباشد و درصورتی که در تصرف مستأجر نیست تحویل آن در چه مدت و با چه شرایطی صورت خواهد گرفت.مهلت مستأجر برای پرداخت اجارهبها منتهی ده روز از تاریخ سررسید هر قسط خواهد بود، مگر اینکه طرفین به ترتیب دیگری زائد بر این مدت توافق کرده باشند که در این صورت ترتیب مذکور باید در سند قید گردد.اجاره به منظور سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت با تعیین نوع کسب و پیشه و تجارت و هرگاه به منظور دیگری باشد قید آن به طور صریحمستأجر حق انتقال به غیر را کلاً یا جزئاً یا به نحو اشاعه دارد یا خیر.تعهد مستأجر به پرداخت اجرتالمثل پس از انقضای مدت و یا فسخ اجاره تا موقع تجدید اجاره یا تخلیه ملک به میزان اجرتالمسمی.
ماده 12 - در موارد زیر مستاجر میتواند صدور حکم به فسخ اجاره را از دادگاه درخواست کند:
1ـ در صورتی که عین مستاجره با اوصافی که در اجاره نامه قید شده منطبق نباشد. (با رعایت ماده 415 قانون مدنی)
2ـ اگر در اثنای مدت اجاره عیبی در عین مستاجره حادث شود که آن را از قابلیت انتفاع خارج نموده و رفع عیب مقدور نباشد.
3ـ در مواردی که مطابق شرایط اجاره حق فسخ مستاجر تحقق یابد.
4ـ در صورت فوت مستاجر در اثنا مدت اجاره و درخواست فسخ اجاره از طرف کلیه ورثه.
5ـ هرگاه مورد اجاره کلا یا جزئا در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد و یا برای بهداشت و سلامت مضر بوده و باید خراب شود.
ماده 13 - هرگاه مستاجر به علت انقضای مدت اجاره یا در مواردی که به تقاضای او حکم فسخ اجاره صادر شده مورد اجاره را تخلیه کند و موجر از تحویل گرفتن آن امتناع کند مستاجر مکلف است به وسیله اظهارنامه از موجر یا نماینده قانونی او تقاضا کند که برای تحویل مورد اجاره حاضر شود.
در صورتی که موجر ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه حاضر نگردد مستاجر باید به دادگاه محل وقوع ملک مراجعه و تخلیه کامل مورد اجاره را تامین دلیل نماید و کلید آن را به دفتر دادگاه تسلیم کند.
از این تاریخ رابطه استیجاری قطع میشود و دفتر دادگاه ظرف 24 ساعت به موجر یا نماینده قانونی او اخطار میکند که برای تحویل گرفتن مورد اجاره و دریافت کلید حاضر شود. تا زمانی که مستاجر به ترتیب فوق عمل نکرده باشد تعهدات او به موجب مقررات این قانون و شرایط اجارهنامه برقرار است.
ماده 14 - در موارد زیر موجر میتواند حسب مورد صدور حکم فسخ اجاره یا تخلیه را از دادگاه درخواست کند. دادگاه ضمن حکم فسخ اجاره دستور تخلیه مورد اجاره را صادر مینماید و این حکم علیه مستاجر یا متصرف اجرا و محل تخلیه خواهد شد:
1- در موردی که مستاجر مسکن بدون داشتن حق انتقال به غیر در اجارهنامه و یا موردی که اجاره نامهای در بین نباشد مورد اجاره را کلا یا جزئا به هر صورتی که باشد به غیر واگذار نموده یا عملا از طریق وکالت یا نمایندگی و غیره در اختیار و استفاده دیگری جز اشخاص تحتالکفاله قانونی خود قرار داده باشد.
2- در موردی که عین مستاجره به منظور کسب یا پیشه و یا تجارت به خود مستاجر اجاره داده شده و مستاجر آن را به عناوینی از قبیل وکالت یا نمایندگی و غیره عملا به غیر واگذار کند بدون اینکه طبق ماده 19 این قانون با مستاجر لاحق اجارهنامه تنظیم شده باشد.
3- در صورتی که در اجارهنامه محل سکنی حق فسخ اجاره هنگام انتقال قطعی شرط شده باشد مشروط به اینکه خریدار بخواهد شخصا در مورد اجاره سکونت نماید و یا آن را برای سکونت اولاد یا پدر یا مادر یا همسر خود تخصیص دهد. در این صورت اگر خریدار تا سه ماه از تاریخ انتقال ملک برای تخلیه مراجعه ننماید درخواست تخلیه به این علت تا انقضای مدت اجاره پذیرفته نمیشود.
4- در صورتی که مورد اجاره، محل سکنی بوده و مالک پس از انقضای مدت اجاره، احتیاج به مورد اجاره برای سکونت خود یا اشخاص مذکور در بند فوق داشته باشد.
5- هرگاه مورد اجاره محل سکنی در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد.
6- در صورتی که از مورد اجاره محل سکنی بر خلاف منظوری که در اجارهنامه قید شده استفاده گردد.
7- در مورد محل کسب و پیشه و تجارت هرگاه مورد اجاره برای شغل معینی اجاره داده شده و مستاجر بدون رضای موجر شغل خود را تغییر دهد مگر اینکه شغل جدید عرفا مشابه شغل سابق باشد.
8- در صورتی که مستاجر در مورد اجاره تعدی یا تفریط کرده باشد.
9- در صورتی که مستاجر در مهلت مقرر در ماده 6 این قانون از پرداخت مالالاجاره یا اجرتالمثل خودداری نموده و با ابلاغ اخطار، دفترخانه تنظیمکننده سند اجاره یا اظهارنامه (در موردی که اجاره نامه عادی بوده یا اجارهنامهای در بین نباشد) ظرف ده روز قسط یا اقساط عقب افتاده را نپردازد. در این مورد اگر اجاره نامه رسمی باشد موجر میتواند از دفترخانه یا اجرای ثبت صدور اجرائیه بر تخلیه و وصول اجارهبها را درخواست نماید.
هرگاه پس از صدور اجرائیه مستاجر اجارهبهای عقب افتاده را تودیع کند اجرای ثبت، تخلیه را متوقف میکند ولی موجر میتواند به استناد تخلف مستاجر از پرداخت اجارهبها از دادگاه درخواست تخلیه عین مستاجره را بنماید. هرگاه اجارهنامه عادی بوده یا سند اجاره تنظیم نشده باشد موجر میتواند برای تخلیه عین مستاجره و وصول اجارهبها به دادگاه مراجعه کند. در موارد فوق هرگاه مستاجر قبل از صدور حکم دادگاه اضافه بر اجارهبهای معوقه صدی بیست آن را به نفع موجر در صندوِق دادگستری تودیع نماید حکم به تخلیه صادر نمیشود و مستاجر به پرداخت خسارت دادرسی محکوم و مبلغ تودیع شده نیز به موجر پرداخت میگردد، ولی هر مستاجر فقط یک بار میتواند از این ارفاق استفاده کند، حکم دادگاه در موارد مذکور در این بند قطعی است.
تبصره1: در صورتی که مستاجر دو بار ظرف یک سال در اثر اخطار یا اظهارنامه مذکور در بند 9 این ماده اقدام به پرداخت اجارهبها کرده باشد و برای بار سوم اجارهبها را در موعد مقرر به موجر نپردازد و یا در صندوق ثبت تودیع ننماید موجر میتواند با تقدیم دادخواست مستقیما از دادگاه درخواست تخلیه عین مستاجره را بنماید. حکم دادگاه در این مورد قطعی است.
ماده 15 - علاوه بر موارد مذکور در ماده قبل در موارد زیر نیز پس از انقضای مدت اجاره درخواست تخلیه محل کسب یا پیشه یا تجارت از دادگاه جائز است:
1- تخلیه به منظور احداث ساختمان جدید مشروط بر این که پروانه ساختمانی یا گواهی شهرداری مربوط ارائه شود. و شهرداری ها مکلفند در صورت مراجعه مالک با رعایت مقررات مربوط پروانه ساختمان و یا گواهی مورد نظر را صادر و به مالک تسلیم نمایند.
2- تخلیه به منظور احتیاج شخص موجر برای کسب یا پیشه یا تجارت.
3- در صورتی که محل کسب یا پیشه یا تجارت مناسب برای سکنی هم باشد و مالک برای سکونت خود یا اولاد یا پدر یا مادر یا همسر خود درخواست تخلیه نماید.
در موارد سهگانه فوق دادگاه ضمن صدور حکم تخلیه به پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت نیز حکم خواهد داد.
ماده 16 - در موارد مذکور در ماده قبل و همچنین در موارد مذکور در بند 3 و 4 ماده 14 هرگاه مالک حسب مورد تا شش ماه از تاریخ تخلیه شروع به ساختمان نکند یا حداقل مدت یک سال از محل مورد اجاره به نحوی که ادعا کرده استفاده ننماید به درخواستمستاجر سابق به پرداخت مبلغی معادل یک سال اجارهبها یااجرتالمثل مورد اجاره در حق او محکوم خواهد شد مگر آنکه ثابت شود تاخیر شروع ساختمان یا عدم استفاده از مورد اجاره در اثر قوه قاهره یا مبتنی بر علل و جهاتی خارج از اراده مالک بودهاست.
تبصره: در صورتی که در ملک مورد تخلیه مستاجرینمتعددی باشند و موجر تقاضای تخلیه سایر قسمتها را نیز نمودهباشد مهلت فوق از تاریخ تخلیه آخرین قسمت شروع خواهد شد.
ماده 17 - در تمام مواردی که تخلیه عین مستاجره در نتیجه اجرایحکم یا به ترتیب مقرر در ماده 13 صورت میگیرد باید از طرفدادگاه به دفترخانه تنظیمکننده سند اجاره اعلام شود تا در ستونملاحظات ثبت اجاره قید گردد.
ماده 18 - میزان حق کسب یا پیشه یا تجارت که در این قانون و قوانین دیگر قید شده است بر مبنای اصول و ضوابطی که آییننامه آن از طرفوزارتخانههای دادگستری و مسکن و شهرسازی تهیه و به تصویب کمیسیونهای مربوط مجلسین خواهد رسید، تعیین میگردد.
ماده 19 - در صورتی که مستاجر محل کسب یا پیشه یا تجارتبه موجب اجارهنامه، حق انتقال به غیر داشته باشد میتواند برای همان شغل یا مشابه آن منافع مورد اجاره را با سند رسمی به دیگری انتقال دهد.
هرگاه در اجارهنامه حق انتقال به غیر سلب شده یا اجارهنامهایدر بین نبوده و مالک راضی به انتقال به غیر نباشد باید در مقابلتخلیه مورد اجاره، حق کسب یا پیشه یا تجارت مستاجر را بپردازد والا مستاجر میتواند برای تنظیم سند انتقال به دادگاه مراجعه کند،در این صورت دادگاه حکم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیرو تنظیم سند انتقال در دفترخانه تنظیمکننده سند اجارهنامه سابق یادفترخانه نزدیک ملک (اگر اجارهنامه رسمی در بین نباشد) صادر ورونوشت آن را به دفترخانه مربوط ارسال مینماید و مراتب را بهموجر نیز اعلام خواهد نمود، مستاجر جدید از هر حیث نسبت بهتمام شرایط اجاره قائم مقام مستاجر سابق خواهد بود.هرگاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی منافع مورد اجارهبا سند رسمی به مستاجر جدید انتقال داده نشود حکم مزبور ملغیالاثر خواهد بود.
تبصره1: در صورتی که مستاجر بدون رعایت مقررات اینماده مورد اجاره را به دیگری واگذار نماید موجر حق درخواستتخلیه را خواهد داشت و حکم تخلیه علیه متصرف یا مستاجر اجراخواهد شد. و در این مورد مستاجر یا متصرف حسب مورداستحقاق دریافت نصف حق کسب یا پیشه یا تجارت را خواهدداشت.
تبصره2: حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستاجر همان محلاختصاص دارد و انتقال آن به مستاجر جدید فقط با تنظیم سندرسمی معتبر خواهد بود.
فصل ششم - تعمیرات
ماده 20 - تعمیرات کلی و اساسی مورد اجاره که مربوط به اصل بنا یا تأسیسات عمده منصوبه در آن از قبیل دستگاههای حرارت مرکزی و تهویه وآسانسور باشد به عهده موجر است و تعمیرات جزئی و همچنین تزئین و تعمیری که مربوط به استفاده بهتر از مورد اجاره باشد با مستأجر خواهد بود
ماده 21 - رسیدگی به اختلاف بین موجر و مستأجر راجع به تعمیرات با دادگاه است در صورتی که موجر تعمیرات کلی مورد حکم دادگاه را درمهلتی که از طرف دادگاه تعیین میشود انجام ندهد مستأجر میتواند برای فسخ اجاره به دادگاه مراجعه کند یا از دادگاه درخواست کند و به او اجازه دادهشود تعمیرات مزبور را با نظارت دائره اجرا انجام داده مخارج آن را حداکثر تا معادل شش ماه اجاره بها به حساب موجر بگذارد.
ماده 22 - هر گاه مستأجر مانع مالک از انجام تعمیرات ضروری شود دادگاه مستأجر را به رفع ممانعت ملزم و مهلت مناسبی برای انجام تعمیراتتعیین مینماید.
در صورت ادامه ممانعت دادگاه میتواند حکم به تخلیه موقت بنا برای مدت مذکور بدهد.در هر حال حاضر مستأجر مسئول خسارتی است که در نتیجه ممانعت از تعمیر بنا حاصل شده باشد.
تبصره - رسیدگی به دعاوی مذکور در مادتین 21 و 22 خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات دادرسی صورت خواهد گرفت و حکم دادگاهقطعی است.
ماده 23 - اقامه دعوی تخلیه از طرف موجر مانع رسیدگی به دعوی تعمیرات نیست. هر گاه دادگاه حکم به تخلیه مورد اجاره صادر نموده باشد و حکم مزبور قطعی نباشد. حکم الزام به تعمیر در صورت فسخ حکم تخلیه به ترتیب مقرر درماده 21 قابل اجرا خواهد بود.
ماده 24 - در صورتی که مستأجر در مورد اجاره حق استفاده از انشعاب آب یا برق یا تلفن یا گاز یا تأسیسات حرارت مرکزی یا تهویه یا آسانسور وامثال آن داشته باشد
موجر نمیتواند جز در مورد تعمیرات ضروری آن را قطع یا موجبات قطع آن را فراهم نماید مگر این که مستأجر بهای مصرف خودرا طبق شرایط اجاره نپرداخته باشد.
در صورت تخلف، دادگاه به درخواست مستأجر فوراً بدون رعایت تشریفات دادرسی موضوع را مورد رسیدگی قرار داده عندالاقتضاء ترتیب وصل آن راخواهد داد. دستور دادگاه بلافاصله قابل اجرا است. موجر میتواند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ دستور دادگاه به آن اعتراض کند. اعتراض در همان دادگاه رسیدگیمیشود و تصمیم
دادگاه قطعی است.
تبصره 1 - هر گاه علت قطع جریان برق یا آب یا تلفن و غیره بدهی موجر به سازمانهای مربوط بوده و اتصال مجدد مستلزم پرداخت بدهی مزبورباشد و همچنین در صورتی که اتصال و به کار انداختن مجدد تأسیسات فوق مستلزم هزینه باشد مستأجر میتواند بر اساس قبوض سازمانهای مربوطوجوه مذکور را بپردازد و از اولین اجارهبها کسر نماید.
تبصره 2 - تعمیرات تأسیسات و قسمتهای مشترک آپارتمانهای مشمول قانون تملک آپارتمانها تابع مقررات مربوط به خود خواهد بود.
ماده 25 - هر گاه مالک قصد فروش ملک خود را داشته یا بخواهد وضع ملک را از جهت امکان وجود خرابی یا کسر و نقصان در آن. مشاهده نمایدو متصرف ملک مانع از رویت خریدار یا مالک گردد، مالک یا نماینده قانونی او میتواند برای رفع ممانعت به دادستان یا دادرس دادگاه بخش مستقلمحل وقوع ملک مراجعه کند، دادستان یا دادرس دادگاه حسب مورد به مأمورین شهربانی یا ژاندارمری و یا مأمورین اجرا دستور میدهد تا خریدار ومالک به معیت مأمورین ملک را رویت نمایند. تشخیص ضرورت امر در حدود متعارف با مقام صادرکننده دستور است.
ماده 26 - رسیدگی به کلیه دعاوی موضوع این قانون در دادگاه شهرستان و در نقاطی که دادگاه شهرستان نباشد در دادگاه بخش مستقل به عملمیآید.مگر دعاوی به دولت که منحصراً در دادگاه شهرستان رسیدگی میشود - حکم دادگاه در هر صورت حضوری محسوب و فقط قابل پژوهش است، مگردر مواردی که خلاف آن مقرر شده باشد.رسیدگی به دعاوی مربوط به اتاقهای استیجاری کماکان در صلاحیت شورای داوری است.
تبصره - در موردی که میزان خواسته در تقاضای تعیین اجارهبهای ماهانه زائد بر چهار هزار ریال نباشد حکم دادگاه قطعی است.
ماده 27 - در مواردی که حکم تخلیه صادر میشود دادگاه ضمن صدور حکم مهلتی که از ده روز کمتر و از دو ماه بیشتر نباشد برای تخلیه تعیینمینماید. حکم تخلیه مدارسی که با اجازه رسمی مقامات صلاحیتدار تأسیس شده در تعطیلات تابستان اجرا خواهد شد.
تبصره 1 - در مواردی که حکم تخلیه با پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت صادر میشود.مهلتهای مذکور در این ماده از تاریخ تودیع یاپرداخت وجه مزبور شروع خواهد شد.
تبصره 2 - در مواردی که حکم تخلیه به علت عدم پرداخت اجارهبها صادر میشود.حداکثر مهلت 15 روز خواهد بود.
ماده 28 - در مواردی که حکم تخلیه عین مستأجره با پرداخت حق کسب یا پیشه و یا تجارت صادر و قطعی میشود موجر مکلف است ظرف سهماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی وجه معینه را در صندوق دادگستری تودیع یا ترتیب پرداخت آن را به مستأجر بدهد والا حکم مزبور ملغیالاثر خواهد بودمگر این که طرفین به مدت بیشتری توافق کرده باشند. در سایر موارد نیز هر گاه موجر ظرف یک سال از تاریخ ابلاغ حکم قطعی تقاضای صدور اجرائیهنماید. حکم صادر شده ملغیالاثر است مگر این که بین موجر و مستأجر برای تأخیر تخلیه توافق شده باشد.
تبصره - مدتهای مذکور در ماده فوق نسبت به احکامی که در زمان اجرای قانون روابط مالک و مستأجر مصوب 1339 (2519 شاهنشاهی) صادرو قطعی گردیده از تاریخ اجرای این قانون شروع میشود.
ماده 29 - وزارت دادگستری از بین کارشناسان رسمی عدهای را به منظور اجرای این قانون حداکثر برای دو سال انتخاب و به دادگاهها معرفیمینماید و تا زمانی که
تجدید انتخاب به عمل نیامده دادگاهها از کارشناسان مزبور استفاده خواهند کرد.طرز تعیین و شرایط انتخاب و میزان حقالزحمه کارشناسان به موجب آییننامه وزارت
دادگستری است.در نقاطی که وزارت دادگستری کارشناس معرفی ننماید طبق مقررات عمومی مربوط به کارشناسی عمل خواهد شد.
ماده 30 - کلیه طرق مستقیم یا غیر مستقیم که طرفین به منظور جلوگیری از اجرای مقررات این قانون اتخاذ نمایند پس از اثبات در دادگاه بلااثر وباطل اعلام خواهد
شد.
ماده 31 - این قانون در نقاطی اجراء میشود که تاکنون قانون روابط مالک و مستأجر مصوب خرداد 1339 (2519 شاهنشاهی) در آن نقاط بهمرحله اجراء گذاشته شده یا وزارت دادگستری یا جلب نظر وزارت مسکن و شهرسازی لزوم اجرای آن را آگهی نماید در سایر نقاط رابطه موجر ومستأجر بر اساس قوانین و مقررات عمومی خواهد بود.
ماده 32 - از تاریخ اجرای این قانون، قانون روابط مالک و مستأجر مصوب سال 1339 (2519 شاهنشاهی) و سایر قوانین و مقرراتی که مغایر با اینقانون است لغو میشود.
آیین نامه قانون سال 56
در اجرای ماده 29 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال1356، آییننامه زیر تصویب میشود:
ماده 1 ـ کارشناسانی ممکناست بهکارشناسیدر امور مربوط به قانون روابط موجر و مستاجر انتخاب شوند که دارای شرایط زیرباشند:
1 ـ پروانه کارشناسی آنها مربوط به امور مذکور در قانون روابط موجر و مستاجر باشد.
2 ـ حداقل پنج سال از تاریخ صدور پروانه کارشناسی آنها گذشته باشد.
3 ـ سابقه محکومیت انتظامی از درجه 3 به بالا نداشته به علاوه طی دو سال منتهی بهزمان انتخاب هیچگونه محکومیت انتظامینداشته باشند.
ماده 2 ـ اداره فنی وزارت دادگستری هر دو سال یکبار در بهمنماه اسامی کارشناسان واجد شرایط هر حوزه را با توجه به ضوابط مذکور در ماده فوق تهیه میکند.
ماده 3 ـ کمیسیونی مرکب از رئیس کل دادگاه استان مرکز ورئیس کل دادگاه شهرستان تهران و مدیر کل قضایی و مدیر کل دفترتشکیلات و بودجه و رئیس اداره فنی وزارت دادگستری پس از بررسی گزارش اداره فنی اسامی کارشناسان لازم مربوط به هر حوزهرا تعیین میکند و اداره فنی قبل از پایان سال صورت اسامی آنان را به دادگاهها اعلام مینماید.
ماده 4 ـ نام هریک از کارشناسان منتخب که محکومیت انتظامی پیدا کند از صورت مزبور حذف میشود و این حذف نامهم بوسیله اداره فنی به دادگاههای حوزه قضایی مربوط اعلاممیگردد.
ماده 5 ـ حقالزحمه کارشناسان در دعاوی موجر و مستاجر ازطرف دادگاه با توجه به کمیت و کیفیت و شرایط کار و خواسته دعوی در حدود تعرفه زیر تعیین خواهد شد:
الف ـ برای تعیین اجارهبها در موارد نامعلوم بودن میزان اجاره ازسه هزار ریال تا یکصد و بیست هزار ریال.
ب ـ در مورد تعمیرات از پنجهزار ریال تا یکصد و پنجاه هزار ریال.
پ ـ در مورد تعیین حق کسب و پیشه یا تجارت از شش هزار ریال تا دویست هزار ریال.
مطالب مرتبط با سرقفلی و حق کب و پیشه :
1- سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت وکیل دادگستری
2- تخلیه اماکن تجاری، سرقفلی، حق کسب و پیشه
3- تخلیه اماکن تجاری، سرقفلی و حق کسب و پیشه
4- تخلیه املاک تجاری و مسکونی